از نزدیکیهای صبح داشت برف میومد ولی صبح هیچی رو زمین برف نبود انگار زمین تشنه بوده و همشو خورده . ولی رو درختا و زمینهای خاکی یه مقدار نشسته انگار یه گرد سفید ریختن رو زمین . صبح اکثر بچه ها تو اداره مثل برف ندیده ها !! فقط لب پنجره بودند . صحنه جالبی بود تا یه کم برف تند می شد ذوق زده میشدن و با اصرار ازت میخواستن نگاه کنی .بالاخره بچه های کویر کمتر برف میبینند . ولی تا دلتون بخواد نمک می بینیم جاتون خالی .
اشتراک در:
پستها (Atom)