فکر کنم اين مطلب يه خورده خالي بندي باشه چون اگه تو گوگل سرچ کنيد بيشتر از اين پنج تا عکسي که من تو وبلاگم گذاشتم پيدا نمي کنيد و همه سايتها هم چينيه. تصاويرش جالبه.
البته به نظر من یه مقدار اغراق آمیزه ولی در هرصورت ....
یه چند وقتیه که دیدم لیست دوستان تو یاهو مسنجر زیاد شده و پی ام هایی که میخوام بفرستم رو باید چند دقیقه سبک وسنگین کنم ببینم کدوم رو برای کی بفرستم یا اینکه مثلا لینک این مطلب سیاسیه بدرد فلانی نمی خوره یا فلان لینک یه کم غیر اخلاقیه برای فلانی زشته بخوام بفرستم .یعنی یه جورایی سانسور ویا مصلحت بینی.
بعد دیدم که بعضی ها رابطشون مثلا نزدیک یه ساله یه طرفه است اونم فقط من دارم براش پی ام میدم ویا اینکه بعضی دیگه مشکل داره با کامپیوترش یا وبلاگش قالب درست وحسابی نداره یا فیلتر شکن میخواد یک ساعت امان آدم رو میبره اما وقتی من یه درخواست میکنم زود دی سی میشه. خلاصه تصمیم گرفتم لیست یاهومسنجرم رو یه خونه تکونی اساسی کنم. حدود پونزده تا بیست آی دی رو یاورش رو استاد کردم یعنی پاک کردم خیالم جمع شد بعدش با یه تقسیم بندی جدید خیالم رو جمع کردم.
البته فکرتون تو جاده خاکی نره آی دی دخترودوستان چت رومی تو مسنجرمن خوشبختانه یا بدبختانه نیست و اگر هم بود اونا از این قاعده مستثنی بودن.
یکی از بچه ها که تازه با مسنجر آشنا شده بود ذوق مرگ شده بود و پنج تا آی دی با عناوین واقعی ومستعار برین لس و گرمساری و بیخیال و.. ساخته بود که هر شب من آن لاین میشدم انواع اسمهای مختلف درخواست اد شدن میکرد خدا به همه مریضان شفا عنایت کنااااد .
دیشب بعد از این عمل جسورانه و ... رفتم تو فکر که تو زندگی واقعی و خارج از دنیای مجازی و سایبر هم بد نیست آدم هر از چند گاهی یه نگاهی تو لیست رفقاش کنه وببینه که شاید بتونه یه خونه تکونی بکنه.
بقول یکی از بچه ها میگفت فلانی عشق وحالش با دیگرانه ، ناراحتیش رو می آره پیش ما. و درست هم میگفت انگار قیافه ما جوریه که طرف مشکل داره یادش میاد بیاد پیش ما درد دل کنه .
یکی از رفقا که فقط حس تله پاتی رو از رو یه نفر کپی کرده ، تکون بخوری بخوای یه حرفی بزنی میگه من اون لحظه حس میکردم تو فلان جا تو چه حالی هستی حالا فاصله اون مکانی که من بودم تا پیش اون بیشتر از صد کیلومتره ولی جالبه که خبر نداره ضبط ماشینشون رو همون شب جلو خونه شون داره دزد میزنه من موندم تو این قدرت فکر .
ببخشید که این پست پرشد از فلانی و بعضی ها چون بخاطر بعضی مسایل نمیتونستم واضح تر از این بنویسم البته این پست هم دچار خود سانسوری شد و ده خطش حذف شد.
یه جمله هست که میگه دوست پیدا کردن هنر نیست،نگه داشتن دوست هنر است.
نظر شما چیه ؟
ملت ايران از جمله ملت هايي است كه زندگي اش با جشن و شادماني پيوند فراواني داشته است، به مناسبت هاي گوناگون جشن مي گرفتند و با سرور و شادماني روزگار مي گذرانده اند. اين جشن ها نشان دهنده فرهنگ، نحوه زندگي، خلق و خوي، فلسفه حيات و كلا جهان بيني ايرانيان باستان است. از آنجايي كه ما با فرهنگ باستاني خود آشنا نیستيم شكوه و زيبايي اين فرهنگ با ما بيگانه شده است.
چند سالی بیش نیست که روز ۱۴ فوریه در تقویم جوانان ایرانی ؛ روز ویژه ای شده است. خصوصیتی که روزهای ملی و سنتی ما در همان تقویم ها از آن بی بهره اند. سده ، مهرگان ، تیرگان و ... شاید برای خیلی ها نام های غریبه ای باشنداما از هر بچه مدرسه اي كه در مورد والنتاين سوال كني مي داند كه "در قرن سوم ميلادي كه مطابق مي شود با اوايل امپراطوري ساساني در ايران، در روم باستان فرمانروايي بوده است بنام كلوديوس دوم که عقايد عجيبي داشته است از جمله اينكه سربازي خوب خواهد جنگيد كه مجرد باشد. از اين رو ازدواج را براي سربازان امپراطوري روم قدغن مي كند. كلوديوس به قدري بي رحم وفرمانش به اندازه اي قاطع بود كه هيچ كس جرات كمك به ازدواج سربازان را نداشت.اما كشيشي به نام والنتيوس(والنتاين)،مخفيانه عقد سربازان رومي را با دختران محبوبشان جاري مي كرد.كلوديوس دوم از اين جريان خبردار مي شود و دستور مي دهد كه والنتاين را به زندان بيندازند. والنتاين در زندان عاشق دختر زندانبان مي شود .سرانجام كشيش به جرم جاري كردن عقد،با قلبي عاشق اعدام مي شود...بنابراين او را به عنوان فدايي راه عشق مي دانند و از آن زمان نماد و سمبلي براي عشق مي شود!"
اما كمتر كسي است كه بداند در ايران باستان، نه چون روميان از سه قرن پس از ميلاد، كه از بيست قرن پيش از ميلاد، روزي موسوم به روز عشق وجود داشته است!
جالب است بدانيد كه اين روز در تقويم جديد ايراني دقيقا مصادف است با 29 بهمن، يعني تنها 4 روز پس از والنتاين فرنگي است! اين روز "سپندارمذگان" يا "اسفندارمذگان" نام داشته است. فلسفه بزرگداشتن اين روز به عنوان "روز عشق" به اين صورت بوده است كه در ايران باستان هر ماه را سي روز حساب مي كردند و علاوه بر اينكه ماه ها اسم داشتند، هريك از روزهاي ماه نيز يك نام داشتند. بعنوان مثال روز اول "روز اهورا مزدا"، روز دوم، روز بهمن ( سلامت، انديشه) كه نخستين صفت خداوند است، روز سوم ارديبهشت يعني "بهترين راستي و پاكي" كه باز از صفات خداوند است، روز چهارم شهريور يعني "شاهي و فرمانروايي آرماني" كه خاص خداوند است و روز پنجم "سپندار مذ" بوده است. سپندارمذ لقب ملي زمين يعني گستراننده، مقدس، فروتن است. زمين نماد عشق است چون با فروتني، تواضع و گذشت به همه عشق مي ورزد. زشت و زيبا را به يك چشم مي نگرد و همه را چون مادري در دامان پر مهر خود امان مي دهد. به همين دليل در فرهنگ باستان اسپندارمذگان را بعنوان نماد عشق مي پنداشتند. در هر ماه، يك بار، نام روز و ماه يكي مي شده است .در همان روز كه نامش با نام ماه مقارن مي شد، جشني ترتيب مي دادند که با نام آن روز و ماه تناسب داشت. همين طور روز پنجم هر ماه سپندارمذ يا اسفندارمذ نام داشت كه در ماه دوازدهم سال كه آن هم اسفندارمذ نام داشت، جشني با همين عنوان مي گرفتند.
سپندارمذگان جشن زمين و گرامي داشت عشق است كه هر دو در كنار هم معنا پيدا مي كردند. در اين روز زنان به شوهران خود هديه مي دادند. مردان نيز زنان و دختران را بر تخت شاهي نشانده، به آنها هديه داده و از آنها اطاعت مي كردند.
شايد هنوز دير نشده باشد كه روز عشق از 26 بهمن (Valentine) به 29 بهمن (سپندار مذگان ايرانيان باستان) منتقل شود.