۱۳۸۷ خرداد ۳۰, پنجشنبه

دکتر علی شریعتی

dr-m

همیشه حرفهایست برای گفتن و حرفهایست برای نگفتن و ارزش هر انسان به حرفهایست که برای نگفتن دارد حرفهایی اهورایی و برامده از دل ...

هبوط- دکتر شریعتی

-----------------

سلام – 29خرداد سالروز درگذشت دکتر شریعتی است ، هرچند در وبلاگ نویسی خیلی کند و دیر آپ دیت هستم اما همیشه روال بر این بوده که از باب ارادت به دکتر شریعتی چند خطی بنویسم .

چند وقتی است که تلویزیون این روز را یاد آوری میکند و جملاتی را در مورد دکتر شریعتی بیان میکند که با چند دقیقه آهنگ و چند عدد تصویر و... به پایان میرسد که حداکثر شاید روی هم رفته چند دقیقه بیشتر نباشد.

حالا بیایید برنامه های تلویزیون در این روز را با برنامه های سالروز شهادت مطهری مقایسه کنید ( البته منظور من از این قیاس عملکرد جناحی صدا و سیماست ، نه مقایسه این دو شخصیت) . در سالروز مطهری از یک هفته قبل صدا و سیما با پخش ویژه برنامه و مصاحبه و کلیپ و سخنرانی شاگردان و" ارادت" مندان و حامیان فکری طیف مطهری برنامه پخش میکند تا یک هفته بعد... .

البته در چند سال اخیر تلویزیون یک مقدار نسبت به شریعتی ملایم تر شده و شاید این عمل هم یک نوع فیگور بی طرفی از جانب ضرغامی باشد که بگوید نسبت به روسای سابق و اسبق صدا وسیما روشنفکرتر است ، اما این هم کافی نیست.

لاریجانی در دوران ریاست خود نه تنها نتوانست بی طرفی خود را نشان دهد بلکه با عملکرد خود نشان داد که الحق ، حق دامادی مطهری را خوب ادا کرده است و در درگیری طیف مطهری و شریعتی بسیار دگم است.

جالب اینکه مراسم بزرگداشت در حسینیه ارشاد هم توسط رسانه ها ( البته بجز یکی دو روزنامه) منعکس نمی شود و جالبتر اینکه طیف سنتی حوزه و روحانیت که در انتقاد از شریعتی پیشتاز و در خط اول هستند ، جدیدا هنگام نقد جریان روشنفکری دینی و بالاخص دکتر سروش ، به نظریات ایدئولوژیک شریعتی متوسل می شوند تا شاید بتوانند از حساسیت حامیان شریعتی بر علیه سروش و طیف روشنفکران دینی استفاده کنند . البته به نظر من باید در خواندن کتابهای شریعتی به این نکته توجه کرد که کتابهای کویریات شریعتی ، اسلام شناسی نیست بلکه ادبیات است و باید از کویریات گذشت تا به مغز سخنان شریعتی دست یافت . یادم هست چند سال پیش یکی از دوستان مطالعه آثار دکتر شریعتی را به توصیه غلط دوستش، از کتاب هبوط شروع کرده بود و ظاهر ادبیات آن کتاب را در تضاد با دین می دید و بعدا از منتقدان خشک مغز شریعتی شده بود و به قول شریعتی از آن جماعتی شده بود که با کوبیدن آفتابه به زمین تغییر ایدئولوژی می دهند .

و این هم از مظلومیت شریعتی است که تا وقتی که زنده بود مستمسکی بود برای همین روحانیت در دفاع از دین ، و حالا که دستش از این دنیا کوتاه است تفکر انقلابی او برای جوانان یک انحراف است ،انگار شریعتی با این کتابها و آثارش می خواهد جوانان را بر علیه اینها تحریک کند.... اگر سری به زندان کمیته مشترک ضد خرابکاری که الان به موزه تبدیل شده است بزنید ، سلول شریعتی راهم ببینید تازه به مظلومیت او پی خواهید برد که او تنها کسی بود که بجز دوران بازجویی تمام دوران محکومیتش را در زندان کمیته گذراند.

روحش شاد .

شریعتی در دانشنامه ویکی پدیا

نوانمای قلم – یادواره دکتر علی شریعتی

-----------------

من مذهبی ندارم ، اگر مذهبی داشته باشم مذهبم شریعتی است . ژان پل سارتر

-----------------

مرا كسي نساخت، خدا ساخت ؛ نه آنچنان كه « كسي ميخواست »، كه من كسي نداشتم ، كسم خدا بود. ِكس بي ِكسان. او بود كه مرا ساخت، آنچنان كه خودش خواست، نه از من پرسيد ونه از آن « منِ ديگر » م . من يك گِلِ بيصاحب بودم. مرا از روح خود، در آن دميد و بر روي خاك و در زير آفتاب ، تنها رهايم كرد. مرا به خودم واگذاشت. عاق آسمان ! كسي هم مرا دوست نداشت؛ به فكرم نبود. وقتي داشتند مرا مي آفريدند،  كسي آن گوشه خدا خدا نميكرد... وقتي داشتم روح ميپذيرفتم ، شكل ميگرفتم ، قد ميكشيدم، چشمهام رنگ ميخورد،چهره ام طرح ميشد، فرشته اي ظريف و شوخ و مهربان و چابك پنجه اي ، با نوك انگشتانِ سِحر آفرينش ، آن را صاف وصوف نميكرد... وقتي ميخواستند كارِ دل را در سينه ام آغاز كنند ، آشنايي دلسوز و دلشناس نداشتم تا برود و بگردد و از خزانه ي دلهاي خوب ، بهترين را برگزيند...

هبوط ... دكترعلي شريعتي